براي آنکه عمر طولاني باشد، بايد آهسته زندگي کنيم.
امروز آماده ام بر ویرانه هایی که تا کنون ، عزادارش بودم ، دنیایی نو بسازم
امروز نمیترسم، چون دست گرم خالقم را بر شانه هایم حس می کنم
وقتی خدا هست ، جایی برای ترس و نا امیدی نیست
معلمم گفت : زندگی را تعریف کن…
گفتم..زندگی تعریف کردنی نیست…
ناراحت شد و نمره ام را صفر داد…
سالها بعد که او را دیدم که پیر شده بود و عصا به دست راه می رفت …
جلو رفتم و گفتم : زندگی را تعریف کن،ارام خندید و گفت نمره ات بیست…
زندگی را باید زیست!!!…
ساده ترین کار جهان این است که خودت باشی
و دشوارترین کارجهان این است که کسی باشی که دیگران می خواهند.
برای یک گل چه فرقی میکند هوا ابری باشد طوفانی باشد
بارانی باشد افتابی باشد
کسانی که از کنارش رد میشوند دلشان گرفته باشد و یا…..
پای دوست داشتن که باشد رایحه اش
جهانی را
مست میکند
شما نمي توانيد با تنفر داشتن از ديگري خودتان را به خدا نزديكتر كنيد،
چه باور داشته باشيد كه اين خشمي بجاست و يا نه. رابطه ميان روح - كه شما هستيد -
و خدا بر اساس عشق است و جايي كه عشقي پاك هست،
هيچ جايي براي هيچ نوع خشمي وجود ندارد
قالی بزرگی است زندگی…
که تو می بافی ومن می بافم واو می بافد
می بافیم و نقش می زنیم
دار این جهان را خدا به پا کرد.
هر که آمد گره ای تازه زد و رنگی و طرحی
آمیزه ای از زیبا و نا زیبا…
سایه روشنی از گناه و ثواب…
گره تو هم بر این قالی خواهد ماند
طرح و نقشت نیز…
وهزارها سال بعدآدمیان برفرشی خواهند زیست که گوشه ای ازآن را تو بافته ایی
کاش گوشه ایی را که سهم توست زیبا تر ببافی.
درباره ادمها از سوالاتی ک میپرسند قضاوت کن ،
نه جواب هایی ک میدهند ..
هیچ جایی در دنیا زیبا و آرامتر از
قلبی که خالی از کینه باشد، نیست …
سخت است ببـازی
همــه ی احساس پــاکت را
و بعد بهت بگه
عادت بود ، دوستت نداشتم…..!
گاهی باید آرزوهایـــت را مثل قاصدک بگذاری
کف دست و بسپاریشان به دســت باد
تا بــروند و سهم دیگران شوند….