عالم ، همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب ، خدا خدا بایدمان
تا پاک شود ، زمین ز ابنای یزید
همواره حسین ، مقتدا بایدمان . . .
التماس دعا . . .
با آب طلا نام حسین قاب کنید / با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید که سر بلندو جاوید شوید / تا آخر عمر تکیه به ارباب کنید
( التماس دعا )
ای شده سرشار دلم از غمت / باز محرم شد و دل محرمت
هست نگاه نگران همه / سوی تو ای دسته گل فاطمه
محرم شد و دلها شکست
از غم زینب ، دل زهرا شکست
باز محرم شد و لب تشنه شد
از عطش خاک ، کمرها شکست
آب در این تشنگی از خود گذشت
چله به خون شد دل صحرا شکست
قاسم و لیلا همه در خون شدند
این چه غمی بود که دنیا شکست
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
عشق یعنی آتش افروخته / عشق یعنی خیمه های سوخته
عشق یعنی حاجی بیت الحرام / دل بریدن ها وحج ناتمام
عشق یعنی غربت نور دوعین / عشق یعنی گریه برقبر حسین
عشق را گویم فقط در یک کلام / یا اباالفضل و حسین و والسلام
رمز قرآن از حسین آموختیم / ز آتشش ما شعله ها افروختیم
ای صبا ای پیک دور افتادگان / اشک ما را بر مزار او رسان . . .
التماس دعا . . .
دانی که چرا مهر جبین خاک حسین است ؟ / چون قبله ی دل پیکر صد چاک حسین است
دانی که چرا چوب شود قسمت آتش ؟ / بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است
دانی که چرا آب فراتست گل آلود ؟ / شرمنده زلعل لب عطشان حسین است
دانی که چرا کعبه ی حق گشته سیه پوش / یعنی که خدا هم عزادار حسین است . . .
ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام / آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام
در میکده بودم ولی بیرون شدم چون غافلین / ای وای ازین بی حاصلی عمر جوان گم کرده ام
پایان رسد شام سیه آید حبیب من ز ره / اما خدا حالم ببین من مهربان گم کرده ام
ای وای ازین غوغای دل از دلبرم هستم خجل / وقت سفر ماندم به گل من کاروان گم کرده ام
نعمت فراوان دادی ام منت به سر بنهادی ام / اما ببین نامردی ام صاحب زمان گم کرده ام
من عبد کوی عشقم و من شاه را گم کرده ام / آقا تو را گم کرده ام مولا تو را گم کرده ام
بنوشتم این نامه چنین با خون دل ای مه جبین / اما ببین بخت مرا نامه رسان گم کرده ام
الا ای صاحب قلبم کجایی؟
محرم شد نمی خواهی بیایی؟
خوشا آن شور و حال و اشک و آهت
خوشا آن ناله های نینوایی
خوشا بر حال تو هروقت که خواهی
کنار تربت آن سر جدایی
از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟ / یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟
بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام / بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟
اشهد ان لا...شهادت اشهد ان لا ...شهید / محشر الله الله است می دانی چرا؟
یک بغل باران الله الصمد آورده ام / نوبهار قل هوالله است می دانی چرا؟
راه عقل ازآن طرف راه جنون از این طرف / راه اگر راه است این راه است می دانی چرا؟
از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست / فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟
از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید / انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟
از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد / باز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟
قيامت بي حسين غوغا ندارد / شفاعت بي حسين معنا ندارد
حسيني باش که در محشر نگويند / چرا پرونده ات امضاء ندارد
آبروي حسين به کهکشان مي ارزد ، يک موي حسين بر دو جهان مي ارزد
گفتم که بگو بهشت را قيمت چيست ، گفتا که حسين بيش از آن مي ارزد . . .
پرسيدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهي کشيدوگفت:که ماه محرم است
گفتم : که چيست محرم ؟ باناله گفت : ماه عزاي اشرف اولادآدم است
کاش بوديم آن زمان کاري کنيم / از تو و طفلان تو ياري کنيم
کاش ما هم کربلايي مي شديم / در رکاب تو فدايي مي شديم
باز محرم رسيد، ماه عزاي حسين / سينهي ما ميشود، کرب و بلاي حسين
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه / تا که بگيرم صفا، من ز صفاي حسين . . .
دل را اگر از حسين بگيرم چه کنم / بي عشق حسين اگر بميرم چه کنم
فردا که کسي را به کسي کاري نيست / دامان حسين اگر نگيرم چه کنم . . .
نام من سرباز کوي عترت است ، دوره آموزشي ام هيئت است .
پــادگــانم چــادري شــد وصــله دار ،سر درش عکس علي با ذوالفقار .
ارتش حيــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازي پي هر فرصتم .
نقش سردوشي من يا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است .
رنــگ پيراهــن نه رنــگ خاکــي است ، زينب آن را دوخته پس مشکي است
. اسـم رمز حمله ام ياس علــي ، افسر مافوقم عباس علي (ع)