
قرارمان فصل انگور …
شراب که شدم بیا
تو جام بیاور من جان …
جام را خالی از جان کن هراسی نیست …
فقط تو خوش باش همین مرا کافیست

از تو که حرف می زنم، همه فعلهایم ماضی اند،
ماضی خیلی خیلی بعید
کمی نزدیکتر بنشین
دلم برای یک حال ساده تنگ شده است !

همیشه آغاز راه دشوار است،
عقاب در آغاز پرکشیدن گاه پر می ریزد،
اما در اوج حتی از بال زدن هم بی نیاز است.

مهربانی دریایی است که تمام بدی ها را در خود حل می کند.
اکسیر مهربانی غم ها را می زداید.
پس مهربان باش!!

ارام بخواب….
چشمانت را برای دیدن دنیای طلای فردا ببند.
ذهنت را در انتظار افکار زیبا تازه کن.
ارام بخواب….
اسمانت را صاف ، ماهت را تابان،هوایت را پاکتر مکنم.
من تورا تا اوج خواستنها بالا می برم .
ارام بخواب….
تا من در کنارت بیدارم تو ارام بخواب…
من خدایت هستم وتو ابد من برای مخلوقم بهترین را می خواهم تو ارام بخواب من فردایت را می سازم.

سلام ..
سلام به ساحت سرخ خنده های تو
سلام به ساحت سبز نگاه تو
زیبا سلام ، نشسته ای که چه ؟
برخیز و سهم جهان را بده ز خود ..
برخیز
بخند
تا غنچه ها شکفتن بیاموزند
تا ابرها
رفتن بیاموزند
تا باران
از دریا به سوی کویر روانه شود ..
برخیز و نفس بکش بگذار جهان
حال تازه ای ببرد …

.در بخشیدن خطای دیگران مانند شب باش
.در فروتنی مانند زمین باش
.در مهر ودوستی مانند خورشید باش
.هنگام خشم وغضب مانند کوه باش
.در سخاوت وکمک به دیگران مانند رود باش
.در هماهنگی و کنار امدن با دیگران مانند دریا باش
.در کل خودت باش خود ان چیزی که هستی باش

بیشتر از هرکسی … خودت را دوست داشته باش!
جوری که هر کجا نشسته ای … هر جا که می روی ….
در هر کاری که میکنی … “خــــــــودت ” حضور داشته باشد ،
یــــک حضــــــــــور بـــی ماننـــد …
اما خالــــــی از تکبــــر ، حسادت ، ریــــــا …
باور کن تا عاشق خودت نباشی ….
عاشق هیچ کس نمیتوانی بشوی ….
و هیچ کس هم ..(!)… عاشقت نمیشود !

جاده ی موفقیت سر راست نیست
پیچی وجود دارد به نام شکست
دور برگردانی به نام سردرگمی
سرعت گیر هایی به نام دوستان
چراغ قرمز هایی به نام دشمنان
چراغ احتیاط هایی به نام خانواده
تایر های پنچری خواهید داشت به نام شغل
اما اگر یدکی به نام عزم داشته باشید
موتوری به نام استقامت
و راننده ای به نام خدا
به جایی خواهید رسید که موفقیت نام دارد

مي خواهم عشق را بنويسم اما چگونه؟
مي خواهم عشق را بخوانم اما با كدام احساس
مي خواهم عشق را با سلام،وداع گويم ولي
ولي اين زندگيست كه از عشق اثر مي پذيرد ،
اين عشق است كه سلام را مي آفريند
مي توان زندگي را به تلالؤ عشق رنگين ساخت…
