جاده زندگی نباید صاف و مستقیم باشد وگرنه خوابمان می گیرد
پیچ ها و دست اندازها ، نعمت اندبیایید با لبخند به زندگی
این خواب را ازسر بپرانیم و راه را برخود هموار سازیم
امشب در سر شوری دارم / امشب در دل نوری دارم
باز امشب در اوج آسمانم / باشد رازی با ستارگانم
امشب یک سر شوق و شورم / از این عالم گویی دورم
از شادی پر گیرم که رسم به فلک / سرود هستی خوانم در بر حور و ملک
در آسمانها غوغا فکنم / سبو بریزم ساغر شکنم
امشب یک سر شوق و شورم / از این عالم گویی دورم
با ماه و پروین سخنی گویم / وز روی مه خود اثری جویم
جان یابم زین شب ها / می کاهم از غم ها
ماه و زهره را به طرب آرم / از خود بی خبرم ز شعف دارم
نغمه ای بر لب ها
امشب یک سر شوق و شورم /از این عالم گویی دورم
در پشت چارچرخه فرسوده ای / كسی
خطی نوشته بود:
"من گشته ام نبود !
تو دیگر نگرد
نیست!"…
گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان:
ما را تمام لذت هستی به جستجوست.
پویندگی تمامی معنای زندگی ست.
هرگز
"نگرد! نیست"
سزاوار مرد نیست…
هیچکس بی درد و غصّه و گرفتاری نیست،
اما قشنگیش به اینه که
تو اوج غم لبخند بزنی و
لبخند بیاری به لب دیگران!
لبتون همیشه خندون…
عاشق باش ، …
دلداده باش …
دلت را بده دست خودش ! …
خودش گفته : مصفا کردنش با "من" …
دلت را به آب بسپار ، زلال و روان …
تو قلبت را هوایی کن ، خدایی کردنش با من ! …
دلقک پیری گفت ؛
زندگی خط لب است گه سرازیر ، گهی سربالا
وقت اجرای نمایش
به میان صحنه
خنده ای از ته دل
خنده ای با تب و تاب
مابقی وقت کشی است
خود فریبی است
یا فریب دیگران ؟!!
سکوت نکن …
زمزمه کن گاهی !
قدم بزن در کوچه های زندگی …
و گاهی آرام پرواز کن …
این آبی بیکران مال تو نباشد …
مال کیست ؟
سپاسگذار باش…تا لایق نیکی باشی.
راستگو باش …تا استقامت داشته باشی.
متواضع باش…تا دوست بسیار داشته باشی.
دوست بسیار داشته باش…تا معروف باشی.
سخی و جوانمرد باش…تا آسمانی باشی.
چالاک باش…تا هوشیار باشی.
حالا خودمون تصمیم بگیریم دوست داریم
چی باشیمو چطور زندگی کنیم.
همه داشته هایم را با تو تقسیم میکنم ،
بجز ،
" قلبم "
که تقسیم شدنی نیست
بلکه همه آن برای توست …
این زندگی گذراست…
نه غمش پایدارست
و نه خوشی اش.
به کوله بارت نگاه کن، که چگونه پرش کرده ای.